الن:صبر کن الان پلی میشه!!

"اول بزار جواب سوال دوستت. بدم!اون صدای جیغی که شنیدی می دونی چی بود؟صدایی بود که تا چند دقیقه اینده شما هم می کشید البته اگه بتونید!

من:هی هی منظورت چیه درست صحبت کنم ما هم بفهمیم!

"چه قدر تو کم طاقی صب کن

هیونگ:مثل اینک دزدیدنشون!

جونگ مین:نه بابا من فکر کردم بردنشون مهمونی!

یونگ سنگ:اه شما دوتا الانم دست برنمی دارید؟!خوب حالا باید چه کار کنیم؟(چه عجب اینا یه حرکتی کردن!)

هیون:زنگ بزنیم به پلیس؟

هیونگ:خطرناک نیاشه؟

الن:اونقت خطرش چیه؟

جونگ مین:الن مثل اینکه تو اصلا فیلم گروگانی نگاه نمی کنی؟

الن:خوبه خودت می گی فیلم!

یونگ سنگ:هرچی ول کنید الان وقت جروبحث نیس

جونگ مین:خیله خوب هیونگ گوشیتو در بیار بینم!

.............................................

پ.ن:اینا هم از زبون سه نفر حاضر گقته می شه!

چشمامون بسته بود اصلا نمی دونستیم کجا دارن می برنمون ولی حدس می زدیم که از سئول خارج شدیم حدود یه دو ساعت می گذشت که ماشینی که توش بودیم واساد!

یکی از مردا:یالا پیاده شید!

یونا:ببخشید ولی واسه چی باید پیاده شیم؟

هانی:اوهوم ما اصلا دلمون نمی خواد که پیاده شیم

مرد:هه هه ببینید خانوم کوچولو ها...............

ائع:نمی تونیم ببینیم اخه چشامون بستس اقای بزرگ!

مرد:دیگه دارید کفرمو در می یاریدا!گوش کنید اینجا خونه ی باباتون یا شهربازی نیس که هرکی خواستید بکنید هر کاری هم خواستید نه!حالا هم سری پیاده شید و مارو بزور از ماشین پیاده کرد!

.......................................

هیونگ:چی شد؟

جونگ مین:هیچی بهشون گفتم اونا هم ادرس گرفتن گفتن الان می یایم!

هیون:خیله خوب حالا بیاین الان بریم تو خونه منتظر باشیم!

یونگ سنگ:نه دیگه شما ها برید دخترا هم ببرید منتظر باشید اگر هم اومدن در خونه شما ها باشید

کیو:باشه پس ما  میریم

هیونگ:وای حالا چه بلایی سرشون..............

که یهو موبایل هانی زنگ خرد!

یونگ سنگ:هی شماره نااشناست!

جونگ مین:خوب جواب بده شاید این ادم رباها باشن

یونگ سنگ:کیا؟

هیونگ:مهم نیس!!!!!!!!جواب بده

یونگ سنگ:الو...............

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: